تاريخ : شنبه 26 بهمن 1392 | 07:48 | نویسنده : Elşən
بغض آذربايجان تركيد

 بغض آذربايجان تركيد

نه فقط اين پنج سال.سال هاي سال، آن زمان كه در سطح اول فوتبال كشور براي خود يلي بود.با واسيلي قوجا و قبل از آن و بعد از آن.يك تيم شايسته،يك تيم قلدر،يك تيم قابل احترام و ترسناك براي رقيبان.اما روزگار است ديگر،گاهي بهترين تيم هاي دنيا نيز نمي توانند به يك كاپ معتبر برسند.با واسيلي قوجا آنقدر تيم خوبي بوديم كه لااقل يك قهرماني برازنده مان بود.اما نشد.

نشد كه نشد! تراختور براي ما تراختور بود و خواهد بود.

اما اين 5 سال، چيز ديگري بود.براي كل باشگاه،براي همه بازيكنان و مربيان.و براي هواداران.هواداران و هواداران.نه اينكه من هم جزئي از آنها باشم و اين چنين زبان به تعريف و تمجيد بگشايم.
واقعاً سختي كشيديم.از طعنه و زخم زبان ديگران تا همه قهرماني ها و موفقيت هايي كه در آخرين ثانيه ها از دست رفت.
كسي چه مي داند يك سال از جان و دل مايه گذاشتن،يك سال خون دل خوردن و سر آخر با يك سوت اشتباه،قهرماني ها را با يكي دو امتياز اختلاف ،تقديم كردن چه معني مي دهد!

ديروز بغض آذربايجان تركيد،مثال اين پنج سال بسان 5 حمله خطرناك بود كه هر كدام به دلايلي به تيرك دروازه اصابت مي كرد و استاديوم مملو از جمعيت، فرياد " اي واي" سر مي دادند.حالا ببين در نا اميدي محض، چگونه شوتي سركش به تور دروازه فوتبال مي چسبد،استاديوم منفجر مي شود و بغض نيم قرني آذربايجان مي تركد.

ممنون از همه كه براي اين موفقيت تلاش كردند.از همان بدو تأسيس.
خوش به حال كساني كه در اين رويداد مهم تيم را تنها نگذاشتند.خوش به حال كساني كه تاريخ جشن نخستين قهرماني تراختور را براي فرزندانشان بازگو خواهند كرد.آنها بدانند كه پدرانشان ،جزئي از اين داستان راستان بودند.فراتر از چيزي كه در قصه ها مي نويسند.
زبان از شدت بغض در دهان نمي چرخد و دست به احترام اين روز تاريخي همچنان مي لرزد.

قوربان اولوم آذربايجان،بو مقدس تورپاغينا...

... موبارك دي ...




طبقه بندی: Yazı،

باخيش لار 1